۲۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۷۰ - مذمت ممدوحی که وعدهٔ صله بدو داده و وفا نکرده

کردگارا مشته رندی ده جهان را خوش تراش
تا که از قومی که هم ایشان و هم ما تیشه‌ایم

شعر بردم خواجه را حالی جوابی باز گفت
لفظ و معنی همچنان یعنی که ما هم‌پیشه‌ایم

قصه تا کی گویم از بس خواب خرگوش خسان
راست چون شیران به شب آتش زده در بیشه‌ایم

خاطر از اندیشه عاجز و نقد کیسه این
دیر شد معذور می‌دار اندر آن اندیشه‌ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۹ - در ریاضت خاطر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۱ - در مدح
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.