۲۹۰ بار خوانده شده
به خشک ریش گری در هری ندیدستی
ز هجو روی سیاهی که نوبتی بیند
کنون به خیمه زدن دانهای پراکندی
که مرغ ذکر تو تا جاودان از آن چیند
در آن دو لفظ سخن چاردست و پای شتر
چنان نشنید کان شیوه عقل بگزیند
مکن به عذر و تلطف دل مرا دریاب
که چوب خیمه در آن نیز نیک بنشیند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ز هجو روی سیاهی که نوبتی بیند
کنون به خیمه زدن دانهای پراکندی
که مرغ ذکر تو تا جاودان از آن چیند
در آن دو لفظ سخن چاردست و پای شتر
چنان نشنید کان شیوه عقل بگزیند
مکن به عذر و تلطف دل مرا دریاب
که چوب خیمه در آن نیز نیک بنشیند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۱ - در نکوهش فلک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.