۳۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۸ - در مدح ملک‌الشرق علاء الدین محمد امیر کوه

امیرالجبال آنکه با جاه جودش
نه گردون براند نه دریا ستیزد

چو دست گهر بار او نیست گردون
به پرویزن ابر گوهر چه بیزد

پلنگ خلافش نزد هیچ کس را
که درحال موش اجل برنمیزد

فلک ساغر ماه نو پیش دارد
که از جام همت جراعی بریزد

مگر سیم سیماب شد دستش آتش
هر آنجا که این آمد آن می‌گریزد

که از موج دریای دستش کم آمد
که گوید که از کوه دریا نخیزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۷ - در صفت کسب کمال ومذمت ابناء عصر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹ - درشکایت دهر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.