۲۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۳ - ایضا در تهنیت دارو خوردن مجدالدین

ای زمان فرع زندگانی تو
زندگانیت جاودانی باد

وی جهان شادمان به صحبت تو
همه عمرت به شادمانی باد

امر و نهی تو بر زمین و زمان
چون قضاهای آسمانی باد

بر در و بام حضرت عالیت
که بهشتش بنای ثانی باد

روز و شب خدمت قضا و قدر
پرده‌داری و پاسبانی باد

با فلک مرکب دوام ترا
هم رکابی و هم عنانی باد

خضر و اسکندری به دانش و داد
شربتت آب زندگانی باد

تو توانا و ناتوانی را
با مزاج تو ناتوانی باد

تا به پایان رسد زمانهٔ پیر
جاه و بخت ترا جوانی باد

هست فرمانت بر زمانه روان
دایمش همچنین روانی باد

ملک و اقبال و دولت و شرفت
این جهانی و آن جهانی باد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۲ - در تهنیت دارو خوردن مجدالدین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۴ - در مدح ملک نصرةالدین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.