۳۷۵ بار خوانده شده
ای سروری که از گل دل قامت قلم
بیخدمت دوات تو بسته کمر نخاست
بادا همیشه ملک جمال تو منتظم
کز کاف کن فکان چو وجودت گهر نخاست
بیطبع دلگشای تو از سنگ زر نخاست
بیلفظ جانفزای تو از نی شکر نخاست
دعوی همی کنم که در آفاق چون تویی
از مسند امامت صدری دگر نخاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بیخدمت دوات تو بسته کمر نخاست
بادا همیشه ملک جمال تو منتظم
کز کاف کن فکان چو وجودت گهر نخاست
بیطبع دلگشای تو از سنگ زر نخاست
بیلفظ جانفزای تو از نی شکر نخاست
دعوی همی کنم که در آفاق چون تویی
از مسند امامت صدری دگر نخاست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶ - در شکایت گوید و توقع تلطف کند
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸ - در مدح موئتمن سرخسی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.