۳۲۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸ - در شکر و قناعت گوید

درین دو روزه توقف که بو که خود نبود
درین مقام فسوس و درین سرای فریب

چرا قبول کنم از کس آنکه عاقبتش
ز خلق سرزنشم باشد از خدای عتیب

مرا خدای تعالی ز آسیای فراز
که عقل حاصل آنرا نیاورد به حسیب

چو می‌دهد همه چیزی به قدر حاجت من
چنان که بی‌خبر سیب ماه رنگ به سیب

ز بهر حفظ حیات آنچه بایدم ز کفاف
ز بهر کسب کمال آنچه بایدم ز کتیب

هزار سال اگر عمر من بود به مثل
مرا نیاز نیاید به آسیای نشیب

دو نعمتست مرا کان ملوک را نبود
به روز راحت شکر و به روز رنج شکیب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷ - در قناعت و صبر گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹ - در مطایبه گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.