۲۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۱

دوش در سلک صحبتی بودم
گوش و چشمم به مطرب و ساقی

پایمال معاشرت کردم
هر چه سالوس بود و زراقی

گفتم ای دل قرار گیر اکنون
که همین بود حد مشتاقی

دیگر از بامداد می‌بینم
طلب نفس همچنان باقی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.