۶۴۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۲

بِشْکَن سَبو و کوزه، ای میرِآبِ جان‌ها
تا وا شود چو کاسه، در پیشِ تو دَهان‌ها

بر گیجگاهِ ما زَن، ای گیجیِ خِرَدها
تا وارَهَد به گیجی، این عقلْ زِ امْتِحان‌ها

ناقوسِ تَن شِکَستی، ناموسِ عقل بِشْکَن
مَگْذار کان مُزَوُّرْ پیدا کُند نشان‌ها

وَرْ جادویی نِمایَد، بَندَد زبانِ مَردم
تو چون عَصایِ موسی، بُگْشا بَرو زبان‌ها

عاشقْ خَموشْ خوش تَر، دریا به جوشْ خوش تَر
چون آیِنه‌ست خوش تَر در خامُشی بیان‌ها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.