۳۲۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۱ - در رثاء دختر خویش

پیش بین دختر نو آمد من
دید کفاتش از پس است برفت

تحفه‌ای تازه کآمد از ره غیب
دید کاین منزل خس است برفت

گهری خرد بود و نیک شناخت
کاین جهان بد گهر کس است برفت

صورتش بست کز رسیدن او
خاطر من مهوس است برفت

دید در پرده دختر دگرم
گفت محنت یکی بس است برفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰ - در شکر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲ - در بارهٔ فوت دختر خود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.