۳۱۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۲ - در مرثیه گوید

باز طوفان اجل نابود ساخت
گوهری از قلزم ز خار علم

باز دست مرگ بی‌هنگام کند
میوه‌ای بایسته از اشجار علم

آن که در طفلی ز استعداد ذات
بود پیدا در رخش آثار علم

وانکه در مهد از جبینش می‌نمود
جوهر خالص گران مقدار علم

سعد اصغر آن که سعد اکبرش
می‌ستود از پرتو انوار علم

بود آن گلدسته چون از نازکی
زیب گلزار طراوت بار علم

رفت و گفت از بهر تاریخش خرد
آه از آن گل‌دسته بازار علم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳ - در تقاضا گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.