۳۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴ - وله ایضا

ای چراغ منتظر سوزان که می‌باید مرا
بهر برخورداری از هر وعده‌ات عمری دگر

وی خدیو صبر فرمایان که می‌باید تو را
بینوائی بر در از ایوب صبر اندوزتر

با وجود آن که دست درفشانت مسرفی است
کز عطای اوست کان در خوف و دریا در خطر

در بنای مستقیم الجود میریزد مدام
از نی کلکت شکر همچون نبات از نیشکر

محتشم که امسال افلاسش فزونست از قیاس
از شما انعام خواهد بیشتر از پیشتر

پیشت آمد به هر حال کردن اندک زری
با تمنای مطول با متاع مختصر

از برای او به جای زر فرستادی نبات
تا زبانش دیرتر در جنبش آمد بهر زر

سرکهٔ مفت از عسل با آن که شیرین‌تر بود
این نبات مفت بود از زهر قاتل تلخ‌تر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳ - در مدح میر محمد ممن فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵ - وله در رثاء
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.