۳۱۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۲

ای خرد را جمال و جان را زین
ذکر و شعر توام چو دین و چو دین

به دو وزنم ستوده در یک بیت
به دو بحر آب داده از یک عین

من ز شعر تو دیده موسی‌وار
در یکی بیت مجمع‌البحرین

بلبلم خوانده‌ای و سیمرغم
من خود از ناقصی غرب‌البین

پیش چشم و دل عزیز توام
چون همی بینیم به رای العین

گر نیایم بگو سنایی کو
که کسی عین را نگوید «این»

واحدم خوانده‌ای گرم بیند
پشت ایام خواندم اثنین

توبه کردم که پیش کس نشوم
خاصه در حربگاه بدر و حنین

توبه مشکن مرا که شیطانی
باشد از زادهٔ شهابی شین

آب حیوان چو یافت آتش خضر
کم گراید به باد ذوالقرنین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳ - در مدح جمال المعاشرین قوال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.