۶۳۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۲ - گلهٔ خاموش

کس نیست در این گوشه فراموش تر از من
وز گوشه نشینان توخاموشتر از من

هر کس به خیالیست هم آغوش و کسی نیست
ای گل به خیال تو هم آغوشتر از من

می نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق
اما که در این میکده غم نوشتر از من

افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن
افتاده تر از من نه و مدهوشتر از من

بی ماه رخ تو شب من هست سیه پوش
اما شب من هم نه سیه پوشتر از من

گفتی تو نه گوشی که سخن گویمت از عشق
ای نادره گفتار کجا گوشتر از من

بیژن تر از آنم که بچاهم کنی ای ترک
خونم بفشان کیست سیاوشتر از من

با لعل تو گفتم که علاجم لب نوش است
بشکفت که یارب چه لبی نوشتر از من

آخر چه گلابی است به از اشک من ای گل
دیگی نه در این بادیه پرجوشتر از من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۱ - ناله های زار
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳ - اقبال من
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.