۷۴۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۹

یک پَنْد زِ من بِشنو، خواهی نشوی رُسوا
من خُمْرهٔ اَفیونَم، زِنهار سَرَم مَگْشا

آتش به من اَنْدَرزَن، آتش چه زَنَد با من؟
کَنْدَر فَلَک اَفْکَنْدم، صد آتش و صد غوغا

گَر چَرخ همه سَر شُد، وَرْ خاک همه پا شُد
نی سَر بِهِلَم آن را، نی پا بِهِلَم این را

یا صافِیَهَ اَلْخَمْرِ فی آنِیَهِ اَلْمَوْلی’
اَسْکِرْ نَفَرًا لُدًّا وَ السُّکْرُ بِنا اَوْلی’
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.