۷۸۷ بار خوانده شده
پاشو ای مست که دنیا همه دیوانه ی توست
همه آفاق پر از نعره ی مستانه ی توست
در دکان همه باده فروشان تخته است
آن که باز است همیشه در میخانه ی توست
دست مشاطه به طبع تو بنازم که هنوز
زیور زلف عروسان سخن شانه ی توست
ای زیارتگه رندان قلندر برخیز
توشه ی من همه در گوشه ی انبانه ی توست
همت ای پیر که کشکول گدائی در کف
رندم و حاجتم آن همت رندانه ی توست
ای کلید در گنجینه ی اسرار ازل
عقل دیوانه ی گنجی که به ویرانه ی توست
شمع من دور تو گردم به کاخ شب وصل
هر که توفیق پری یافته پروانه ی توست
همه غواص ادب بودم و هر جا صدفیست
همه بازش دهن از حیرت دردانه ی توست
زهره گو تا دم صبح ابد افسون بدمد
چشمک نرگس مخمور به افسانه ی توست
ای گدای سرخوانت همه شاهان جهان
شهریار آمده دربان در خانه ی توست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
همه آفاق پر از نعره ی مستانه ی توست
در دکان همه باده فروشان تخته است
آن که باز است همیشه در میخانه ی توست
دست مشاطه به طبع تو بنازم که هنوز
زیور زلف عروسان سخن شانه ی توست
ای زیارتگه رندان قلندر برخیز
توشه ی من همه در گوشه ی انبانه ی توست
همت ای پیر که کشکول گدائی در کف
رندم و حاجتم آن همت رندانه ی توست
ای کلید در گنجینه ی اسرار ازل
عقل دیوانه ی گنجی که به ویرانه ی توست
شمع من دور تو گردم به کاخ شب وصل
هر که توفیق پری یافته پروانه ی توست
همه غواص ادب بودم و هر جا صدفیست
همه بازش دهن از حیرت دردانه ی توست
زهره گو تا دم صبح ابد افسون بدمد
چشمک نرگس مخمور به افسانه ی توست
ای گدای سرخوانت همه شاهان جهان
شهریار آمده دربان در خانه ی توست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱ - یکشب با قمر
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳ - زکات زندگی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.