۲۶۸ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۶۱۸

جای آن باشد که دل چون گل ز شادی بشکفد
کز صبا امروز بوی آن جوان آید همی

می‌رود آن نازنین گیسو کشان از هر طرف
صد هزاران دل به دنبالش کشان آید همی

جان من گر زنده ماند جاودان نبود عجب
کاب حیوان از لبت در جوی جان آید همی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۶۱۷
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۶۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.