۳۱۷ بار خوانده شده
سر در خمار شب به کنار که بودهای ؟
لبها فگار همدم و یار که بودهای ؟
سنبل به تاب رفته و نرگس به خواب ناز
شب تا به روز باده گسار که بودهای ؟
شمع مراد من نشدی یک شبی تمام
ماه تمام در شب تار که بودهای ؟
با چشم آهو! نه که شیران کندشکار
ای آهوی رمیده شکار که بودهای ؟
سروت هنوز هست در آغوش خواستن
ای سرو نیم رسته به پای که بودهای ؟
کارت چنین که پردهٔ دلها دریدن است
امشب به پرده محرم کار که بودهای ؟
ما را ز اشک صد جگر پاره در کنار
تو پارهٔ جگر به کنار که بودهای ؟
بر ریش خسروت نمکی هم دریغ بود
مرهم رسان جان فگار که بودهای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
لبها فگار همدم و یار که بودهای ؟
سنبل به تاب رفته و نرگس به خواب ناز
شب تا به روز باده گسار که بودهای ؟
شمع مراد من نشدی یک شبی تمام
ماه تمام در شب تار که بودهای ؟
با چشم آهو! نه که شیران کندشکار
ای آهوی رمیده شکار که بودهای ؟
سروت هنوز هست در آغوش خواستن
ای سرو نیم رسته به پای که بودهای ؟
کارت چنین که پردهٔ دلها دریدن است
امشب به پرده محرم کار که بودهای ؟
ما را ز اشک صد جگر پاره در کنار
تو پارهٔ جگر به کنار که بودهای ؟
بر ریش خسروت نمکی هم دریغ بود
مرهم رسان جان فگار که بودهای
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۶۰۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۶۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.