۳۱۴ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۵۴۱

زین بس من و جور عشق و تسلیم
کزا مده سرکشید نتوان

غم سینه بسوخت چون توان کرد
خود پردهٔ خود درید نتوان

بی‌یاری بخت کام دل نیست
بی پر به هوا پرید نتوان

ایوان مراد بس بلند است
آنجا به هوس رسید نتوان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۵۴۰
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۵۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.