۳۰۴ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۵۰۵

گر خود سخن ززهره و از ما بشنوم
نبود چنان کزان بت دلخواه بشنوم

بیخوابیم بکشت و ه از من که هرشبی
بنشینم و فسانهٔ آن ماه بشنوم

آواز ارغنون ندهد ذوقم آنچنان
کاوازپای اسب و تو ناگاه بشنوم

دل پاره‌های خون فگند همچو برگ گل
چون بوی تو زباد سحرگاه بشنوم

خود را کنم سپند و نخواهم ترا گزند
از عاشقان چو پردر تو آه بشنوم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۵۰۴
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۵۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.