۲۶۵ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۴۸۴

یکزمان پیش من ای جان و جهانم بنشین
تا بدان خوشدلی از جان وجهان برخیزم

گفتیم یاز من و یاز سر جان برخیز
از تو نتوانم ولیک از سر جان برخیزم

از پس مرگ اگر بر سر خاکم گذری
بانگ یایت شنوم نعره زنان برخیزم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۸۳
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.