۲۸۵ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۳۳۹

دل باز سوی آن بت خو چه می‌دود
این خون گرفته باز دران کوچه می‌رود؟

چون رفت از من آن دل نادان روای صبا
امشب بران غریب ببین کوچه میرود؟

گلگشت باغ می کند امروز سرو من
بنگر که باز بر گل خوشبو چه میرود؟

جان می رود زمن چو گره می زند به زلف
مردن مراست از گره او چه می‌رود؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۳۳۸
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.