۲۸۳ بار خوانده شده
شمشیر کین باز آن صنم برقصه دلها می کشد
جان هم کشد یار غمش دل خود نه تنها میکشد
خطی که از دود دلم برگرد آن لب سبز شد
ما را از آن سبزی همه خاطر به صحرا میکشد
مایل به سرو قد او باشد دل خسته مرا
عاشق که صاحب همت است میلش به بالا میکشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جان هم کشد یار غمش دل خود نه تنها میکشد
خطی که از دود دلم برگرد آن لب سبز شد
ما را از آن سبزی همه خاطر به صحرا میکشد
مایل به سرو قد او باشد دل خسته مرا
عاشق که صاحب همت است میلش به بالا میکشد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۶۸
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.