۳۰۱ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۲۵۲

ز هجرش بس که در خود گم شدم آگاهیم نبود
که هر شب من کجا و او کجا و دل کجا باشد؟

لبانت آن‌چنان بوسم که جایم بر لبان آید
کنارت آن زمان گیرم که عمرم در میان باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۵۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.