۳۱۱ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۸۱

آنجاست دل من و هم آنجاست
کان کج کله بلند بالا ست

خوابش دیدیم دوش و مستیم
کان خواب هنوز در سرماست

آهسته رو ای صبا بدان بام
کان مست شبانهٔ من آنجاست

از دوزخ اگر نشان بپرسند
من گویم : خوابگاه تنهاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۸۰
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.