۳۳۸ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۶۱

منم و قامت آن لب بر وای خواجه مؤذن
تو درمسجد خود زن والی ربک فارغب

به کرشمه ترا برو مکن از بهر خدا خم
که زمحراب تو برشد به فلک نعرهٔ یارب

اگر این سوخته گوید سخن از بوس و کناری
مکنش عیب که هست این هذیان گفتنش از تب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۶۰
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.