۳۲۲ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۳۵

جان برلب است عاشق بخت آزمای را
دستوریی خنده لب جان‌فزای را

مطرب بزن رهی و مبین زهد من از انک
بر سبحهٔ نست شرف چنگ و نای را

نازک مگوی ساعد خوبان که خرد کرد
چندین هزار بازروی زور آزمای را

ای دوست عشق چون همه چشم است گوش نیست
چه جای پند خسرو شوریده رای را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۳۴
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.