۳۱۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷ - تخیل

جوهری شام به سودا گری
کرده گهر پیش کش مشتری

چرخ یکی حلقهٔ انگشترین
بر سر یک حلقه هزاران نگین

با همه چون سایه شده هم نشست
یک تن و هر جا که بجوئیش هست

گرم شود بر همه بی هیچ کین
پس ز حیا در رود اندر زمین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶ - تشبیه و تمثیل
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸ - صبح
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.