۳۲۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶ - (ناصرالدین محمود فرزند کهتر خود کیکاوس را با تحایف فرستاد)

بادشه شرق، که آن مژده یافت
روش ، چو خورشید زمشرق، بتافت

روی به کاؤس کی آورد و گفت
تا شود آن ماه بخورشید جفت

سوی برادر شود آراسته
با سپه و کوکبهٔ و خواسته

جست، پی هدیه نصیحت گران
دیده فروز همه قیمت گران

جامه هندی که ندانند نام
از تنگی تن بنماید تمام

عود به خروار قرنفل به من
خرمنی از نافهٔ مشک ختن

عنبر و کافور معنبر سرشت
صندل خالص چو درخت بهشت

سر به فلک برده بسی ژنده پیل
کوه گران را به قیامت دلیل

داد به شهزاده و کردش روان
ساخته با کوکبهٔ خسروان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵ - جواب پسر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷ - (کیقباد از دیدن برادر خود کیکاوس شادمان شد)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.