۳۲۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۳

زلفت به پریشانی دل برد به پیشانی
دل برد به پیشانی زلف به پریشانی

گر زلف بیفشانی صد جانش فرو ریزد
صد جانش فرو ریزد گر زلف بیفشانی

یک لحظه به پنهانی گر وصل تو دریابم
گر وصل تو دریابم یک لحظه به پنهانی

صد بوسه به آسانی از لعل تو بربایم
از لعل تو بربایم صد بوسه به آسانی

آخر نه مسلمانی رحم آر بر این مسکین
رحم آر بر این مسکین آخر نه مسلمانی

می‌بینی و میدانی احوال عبید آخر
احوال عبید آخر می‌بینی و می‌دانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.