۴۰۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۵

نه بر هرخان و خاقان میبرم رشگ
نه بر هر میر و سلطان میبرم رشگ

نه دارم چشم بر گنجور و دستور
نه بر گنج فراوان میبرم رشگ

نه می‌اندیشم از دوزخ به یک جو
نه بر فردوس و رضوان میبرم رشگ

نه بر هر باغ و بستان می‌نهم دل
نه بر هر قصر و ایوان میبرم رشگ

ز من چرخ کهن بستد جوانی
بر آن ایام و دوران میبرم رشگ

چو رنج دیگرم بر پیری افزود
به حال هرکسی زان میبرم رشگ

چو دردم میشود افزون در آن حال
بر آن کو میدهد جان میبرم رشگ

عبید از درد می‌نالد شب و روز
بر آن کو یافت درمان میبرم رشگ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.