۲۹۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۴

وصل جانان باشدم جان گو مباش
در جهان جز فکر جانان گو مباش

ساکن خلوت سرای انس را
گلشن و بستان و ایوان گو مباش

ما کجا اسباب دنیا از کجا
مور را ملک سلیمان گو مباش

چون ز یزدان هرچه خواهی میدهد
خلعت و انعام سلطان گو مباش

ما گدایانیم ما را چون عبید
مال و جاه و حکم و فرمان گو مباش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.