۴۵۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۸

کجا کسی که مرا مژدهٔ چمانه دهد
علی‌الصباح به من بادهٔ شبانه دهد

ز دوستان و عزیزان که باشد آنکه مرا
نشان به کوی مغان و می مغانه دهد

خوشا کسی که چو رندان ز خانه وقت سحر
به در گریزد و تن در شراب خانه دهد

غلام دولت آنم که هرچه بستاند
به شمع و شاهد و چنگ و دف و چغانه دهد

ز غم پناه به می بر که می به خاصیت
نتیجه عیش خوش و عمر جاودانه دهد

مرو به عشوهٔ زاهد ز ره که او دایم
فریب مردم نادان بدین فسانه دهد

به اعتقاد شنو پند سودمند عبید
که او همیشه تو را پند عاقلانه دهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.