۳۴۷ بار خوانده شده

بخش ۱۴ - فی مجانسة الذوات بالصفات

داشت هر ذاتی، چو در علم ازل
خواهش خود را به نوعی از عمل

بالسان حال کرد از حق سؤال
تا میسر سازدش در لایزال

گر میسر خیر شد، توفیق دان
گر میسر شر بشد، خذلانش خوان

نی میسر این جز الحان سؤال
گرچه بی‌مسول فعل آمد محال

لوم، پس عائد به اهل شر بود
ذیل عدل حق، از آن اطهر بود

لم این مرموز اسرار خداست
خوض دادن عقل را، در وی خطاست

گر به علم و حکمت حق قائلی
بر تو منحل می‌شود، بی‌مشکلی

ورنه اول رو تتبع کن علوم
خاصه، تشریح و ریاضی و نجوم

بین چه حکمتهاست در دور سپهر
بین چه حکمتهاست در تنویر مهر

بین چه حکمتهاست در خلق جهان
بین چه حکمتهاست در تعلیم جان

بین چه حکمتهاست در خلق نبات
بین چه حکمتهاست در این میوه‌جات

صافی این علمها خواهی اگر
رو به «توحید مفضل» کن نظر

کاندر آن از خان علم اله
بشنوی با حق، بیان ای مرد راه

علم و دانش، جمله ارث انبیاست
انبیا را علم، از نزد خداست

خواندن صوری نشد صورت پذیر
از معانی تنیست دانا را گزیر

نفس چون گردد مهیای قبول
علم از ایشان می‌کند در پی نزول

غایتش، گاهی میانجی حاصل است
مثل عقلی کاو به ایشان واصل است

عقل از بند هوی چون وارهد
روی وجهت سوی علیین کند

انبیا را چیست تعلیم عقول؟
گوش کن گر نیستی ز اهل فضول

کشف سر است آنچه بتوانند دید
نقل ذکر است آنچه باشدشان شنید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۳ - فی ماهیة الذوات
گوهر بعدی:بخش ۱۵ - فی‌المناجات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.