۴۴۲ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۱۳

فرخنده شبی بود که آن دلبر مست
آمد ز پی غارت دل، تیغ به دست

غارت زده‌ام دید و خجل گشت، دمی
با من ز پی رفع خجالت بنشست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.