۳۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳

دلم از قال و قیل گشته ملول
ای خوشا خرقه و خوشا کشکول

لوحش الله، ز سینه جوشیها
یاد ایام خرقه پوشیها

ای خوش ایام شام و مصر و حجاز
فارغ از فکرهای دور و دراز

باز گیرم شهنشهی از سر
و ز کلاه نمد کنم افسر

شود آن پوست تخته، تختم باز
گردد از خواب، چشم بختم باز

خاک بر فرق اعتبار کنم
خنده بر وضع روزگار کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.