۳۸۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳

یک دمک، با خودآ، ببین چه کسی
از که دوری و با که هم نفسی

ناز بر بلبلان بستان کن!
تو گلی، گل، نه خاری و نه خسی

تا کی ای عندلیب عالم قدس!
مایل دام و عاشق قفسی؟

تو همایی، همای، چند کنی
گاه، جغدی و گاه، خرمگسی؟

ای صبا! در دیار مهجوران
گر سر کوچهٔ بلا برسی

با بهائی بگو که با سگ نفس
تا به کی بهر هیچ در مرسی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.