۳۲۰ بار خوانده شده
ز بس که نور ز حسن تو در جهان بدود
هزار پیک نظر در قفای آن بدود
به غیرتم ز نگاه کشیدهٔ تو که دید
خدنگ نیمکشی کاندر استخوان بدود
خدنگ ناز تو تیریست کز کمان غرور
نجسته تا پروسوفار در نشان بدود
من و تغافل چشمی که سردهد چو نگاه
ز تیزی مژه در ریشههای جان بدود
ز تاب رفتن محمل مقیم هامون را
نه پای آن که ز دنبال کاروان بدود
فتاده نقد دلی در میان صد دل بر
به عشوه گوی که بردارد از میان بدود
ز بیم خشگ بماند اگر دود صد بار
شکایت از ته دل تا سر زبان بدود
ز برق آه من امشب ستاره نزدیکست
که آب گردد و بر روی آسمان بدود
دعای دیر اثر پیک آه میطلبد
که در رکاب سرشگ سبک عنان بدود
سمند ناز چو رانی گذر به محتشم آر
که در رکاب به این پای ناروان بدود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
هزار پیک نظر در قفای آن بدود
به غیرتم ز نگاه کشیدهٔ تو که دید
خدنگ نیمکشی کاندر استخوان بدود
خدنگ ناز تو تیریست کز کمان غرور
نجسته تا پروسوفار در نشان بدود
من و تغافل چشمی که سردهد چو نگاه
ز تیزی مژه در ریشههای جان بدود
ز تاب رفتن محمل مقیم هامون را
نه پای آن که ز دنبال کاروان بدود
فتاده نقد دلی در میان صد دل بر
به عشوه گوی که بردارد از میان بدود
ز بیم خشگ بماند اگر دود صد بار
شکایت از ته دل تا سر زبان بدود
ز برق آه من امشب ستاره نزدیکست
که آب گردد و بر روی آسمان بدود
دعای دیر اثر پیک آه میطلبد
که در رکاب سرشگ سبک عنان بدود
سمند ناز چو رانی گذر به محتشم آر
که در رکاب به این پای ناروان بدود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.