۲۹۱ بار خوانده شده
رندان که نقد جان به می ناب میدهند
باغ حیات را به قدح آب میدهند
عشق تو بسته خوابم و چشمانت از فریب
دل را نوید وصل تو در خواب میدهند
بازی دهندگان وصال محال تو
ما را نشان به گوهر نایاب میدهند
فیضی که آتشین دم عیسی به مرده داد
در دیر ساقیان به می ناب میدهند
داری دوزخ که روز و شب از حسن بیزوال
پرتو به مهر و نور به مهتاب میدهند
من دل ز تودهٔ ته گلخن نمیکنم
جایم اگر به بستر سنجاب میدهند
مهر آزماست زهر وفا محتشم از آن
شیرین لبان مدام با حباب میدهند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
باغ حیات را به قدح آب میدهند
عشق تو بسته خوابم و چشمانت از فریب
دل را نوید وصل تو در خواب میدهند
بازی دهندگان وصال محال تو
ما را نشان به گوهر نایاب میدهند
فیضی که آتشین دم عیسی به مرده داد
در دیر ساقیان به می ناب میدهند
داری دوزخ که روز و شب از حسن بیزوال
پرتو به مهر و نور به مهتاب میدهند
من دل ز تودهٔ ته گلخن نمیکنم
جایم اگر به بستر سنجاب میدهند
مهر آزماست زهر وفا محتشم از آن
شیرین لبان مدام با حباب میدهند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.