۳۴۷ بار خوانده شده

بخش ۴۴ - جواب

وجود آن جزو دان کز کل فزون است
که موجود است کل وین باژگون است

بود موجود را کثرت برونی
که از وحدت ندارد جز درونی

وجود کل ز کثرت گشت ظاهر
که او در وحدت جزو است سائر

ندارد کل وجودی در حقیقت
که او چون عارضی شد بر حقیقت

چو کل از روی ظاهر هست بسیار
بود از جزو خود کمتر به مقدار

نه آخر واجب آمد جزو هستی
که هستی کرد او را زیردستی

وجود کل کثیر واحد آید
کثیر از روی کثرت می‌نماید

عرض شد هستیی کان اجتماعی است
عرض سوی عدم بالذات ساعی است

به هر جزوی ز کل کان نیست گردد
کل اندر دم ز امکان نیست گردد

جهان کل است و در هر طرفةالعین
عدم گردد و لا یبقی زمانین

دگر باره شود پیدا جهانی
به هر لحظه زمین و آسمانی

به هر لحظه جوان و کهنه پیر است
به هر دم اندر او حشر و نشیر است

در آن چیزی دو ساعت می‌نپاید
در آن ساعت که می‌میرد بزاید

ولیکن طامةالکبری نه این است
که این یوم عمل وان یوم دین است

از آن تا این بسی فرق است زنهار
به نادانی مکن خود را گرفتار

نظر بگشای در تفصیل و اجمال
نگر در ساعت و روز و مه و سال
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۳ - سال در شناخت جزو حقیقی و کل مجازی و کیفیت بزرگتر بودن این جزو از کل خود
گوهر بعدی:بخش ۴۵ - تمثیل در بیان اقسام مرگ و ظهور اطوار قیامت در لحظهٔ مرگ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.