۴۲۱ بار خوانده شده
سبکروان به زمینی که پا گذاشتهاند
بنای خانهبدوشی به جا گذاشتهاند
خوش آن گروه که چون موج دامن خود را
به دست آب روان قضا گذاشتهاند
عنان سیر تو چون موج در کف دریاست
گمان مبر که ترا با تو واگذاشتهاند
مباش در پی مطلب، که مطلب دو جهان
به دامن دل بیمدعا گذاشتهاند
مگر فلاخن توفیق دست من گیرد
که همچو سنگ نشانم به جا گذاشتهاند
چو نی بجو نفس گرم ازان سبکروحان
که برگ را ز برای نوا گذاشتهاند
فغان که در ره سیل سبک عنان حیات
ز خواب، بند گرانم به پا گذاشتهاند
مباش محو اثرهای خود، تماشا کن
که پیشتر ز تو مردان چها گذاشتهاند
دعای صدرنشینان نمیرسد صائب
به محفلی که ترا بیدعا گذاشتهاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بنای خانهبدوشی به جا گذاشتهاند
خوش آن گروه که چون موج دامن خود را
به دست آب روان قضا گذاشتهاند
عنان سیر تو چون موج در کف دریاست
گمان مبر که ترا با تو واگذاشتهاند
مباش در پی مطلب، که مطلب دو جهان
به دامن دل بیمدعا گذاشتهاند
مگر فلاخن توفیق دست من گیرد
که همچو سنگ نشانم به جا گذاشتهاند
چو نی بجو نفس گرم ازان سبکروحان
که برگ را ز برای نوا گذاشتهاند
فغان که در ره سیل سبک عنان حیات
ز خواب، بند گرانم به پا گذاشتهاند
مباش محو اثرهای خود، تماشا کن
که پیشتر ز تو مردان چها گذاشتهاند
دعای صدرنشینان نمیرسد صائب
به محفلی که ترا بیدعا گذاشتهاند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.