۴۲۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۵

تا به کی درخواب سنگین روزگارم بگذرد
زندگی در سنگ خارا چون شرارم بگذرد

چند اوقات گرامی همچو طفل نوسواد
در ورق گردانی لیل و نهارم بگذرد؟

بس که ناز کارنشناسان ملولم ساخته است
دست می‌مالم به هم تا وقت کارم بگذرد

بار منت بر نمی‌تابد دل آزاده‌ام
غنچه گردم گر نسیم از شاخسارم بگذرد

با خیال او قناعت می‌کنم، من کیستم
تا وصالش در دل امیدوارم بگذرد؟

من که چون خورشید تابان لعل سازم سنگ را
از شفق صائب به خون دل مدارم بگذرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.