۳۱۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۰۵

ای ملک دلم خراب کرده
در کشتن من شتاب کرده

پیش لب لعلت آب حیوان
خود را ز خجالت آب کرده

رخسارهٔ لاله و سمن را
از سنبل تر نقاب کرده

جز زلف و رخت که دید روزی
شب سایهٔ آفتاب کرده

پیرامن ماه خط سبزش
نقشیست ز مشک ناب کرده

جعد تو نسیم صبحدم را
سرمایهٔ اضطراب کرده

خون جگرم بغمزه خورده
بنیاد دلم خراب کرده

ساقی غمت ز خون چشمم
می در قدح شراب کرده

برآتش لعل آبدارت
خواجو دل و جان کباب کرده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.