۳۶۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۰۶

ما جرعه چشانیم ولی خضر وشانیم
ما راه نشینیم ولی شاه نشانیم

ما صید حریم حرم کعبه قدسیم
ما راهبر بادیهٔ عالم جانیم

ما بلبل خوش نغمهٔ باغ ملکوتیم
ما سرو خرامندهٔ بستان روانیم

فراش عبادتکدهٔ راهب دیریم
سقای سر کوی خرابات مغانیم

گه ره بمقیمان سماوات نمائیم
گاه از سرمستی ره کاشانه ندانیم

از نام چه پرسید که بی نام و نشانیم
وز کام چه گوئید که بی کام و زبانیم

هر شخص که دانید که اوئیم نه اوئیم
هر چیز که گوئید که آنیم نه آنیم

آن مرغ که بر کنگره عرش نشیند
مائیم که طاوس گلستان جنانیم

هر چند که تاج سر سلطان سپهریم
خاک کف نعلین گدایان جهانیم

داود صفت کوه بصد نغمه بنالد
هر گه که زبور غم سودای تو خوانیم

خواجو چو کند شرح غم عشق تو املا
از چشم گهربار قلم خون بچکانیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.