۳۲۳ بار خوانده شده
نه مرا بر سر کوی تو به جز سایه جلیس
نه مرا در غم عشق تو به جز ناله انیس
نزد خسرو نبود هیچ شکر جز شیرین
پیش رامین نبود هیچ گل الا رخ ویس
گر نه هدهد ز سبا مژدهٔ وصل آرد باز
که رساند بسلیمان خبری از بلقیس
مهر ورزان چو جمال تو بها میکردند
روی چون ماه ترا مشتری آمد برجیس
پیش چین سر زلف تو نیرزد بجوی
نافهٔ مشک ختا گر چه متاعیست نفیس
باغ دور از تو بر مدعیان فردوسست
خار و خس برگ گل و لاله بود نزد خسیس
بر سر کوی خرابات مغان خواجو را
کاسه آنگاه شود پر که تهی گردد کیس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
نه مرا در غم عشق تو به جز ناله انیس
نزد خسرو نبود هیچ شکر جز شیرین
پیش رامین نبود هیچ گل الا رخ ویس
گر نه هدهد ز سبا مژدهٔ وصل آرد باز
که رساند بسلیمان خبری از بلقیس
مهر ورزان چو جمال تو بها میکردند
روی چون ماه ترا مشتری آمد برجیس
پیش چین سر زلف تو نیرزد بجوی
نافهٔ مشک ختا گر چه متاعیست نفیس
باغ دور از تو بر مدعیان فردوسست
خار و خس برگ گل و لاله بود نزد خسیس
بر سر کوی خرابات مغان خواجو را
کاسه آنگاه شود پر که تهی گردد کیس
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.