۳۰۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۹۲

ای نغمهٔ خوشت دم داود را شعار
وی عندلیب را نفست کرده شرمسار

انفاس روح بخش تو جانرا حیات بخش
و اعجاز عیسوی ز دمت گشته آشکار

دستانسرای گلشن روحانیون ز شوق
بردارد از نوای خوشت نغمهٔ هزار

وین چرخ چرخ زن ز سماع تو هر زمان
چون صوفیان بچرخ درآید هزار بار

ای بس که بلبل سحر از شوق نغمه‌ات
بر سر زند بسان مگس دست اضطرار

مرغ چمن که رود زن بزم گلشنست
پر می‌زند ز شوق تو بر طرف جویبار

با لحن دلفریب تو هنگام صبحدم
بر عندلیب قهقهه زد کبک کوهسار

قولت چو با عمل بفروداشت می‌رسد
بر گو غزل ترانه ازین بیشتر میار

بلبل ز بام و زیر تو با نغمه‌های زیر
خواجو بزیر بام تو با نالهای زار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.