۲۹۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۹۱

ماه یا جنتست یا رخسار
شهد یا شکرست یا گفتار

آهوان صید مردمند و دلم
صید آن آهوان مردمدار

کار ما با ستمگری افتاد
که به جز قصد ما ندارد کار

گل صد برگ را بباید ساخت
فصل نوروز با نوای هزار

پیش عشاق لطف باشد قهر
نزد مشتاق فخر باشد عار

دل بی مهر کی شود روشن
مرغ بی بال کی بود طیار

چه زند عقل با تطاول عشق
چکند صید در کمند سوار

مرغ وحشی اگر عقاب شود
نکند کرکسان چرخ شکار

کامت از دار می‌شود حاصل
گام برگیر و کام دل بردار

نامهٔ نانوشته بیش مخوان
قصهٔ ناشنوده پیش میار

آتش دل بسوخت خواجو را
وقنا ربنا عذاب النار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.