۳۰۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۷۰

گلا، عنان عزیمت به بوستان چه دهی؟
بتا، تعلق خاطر به سرو وبان چه دهی؟

ز سرو راست تری، یاد نسترن چه کنی
ز لاله خوب‌تری دل به ارغوان چه دهی؟

چو غنچه تنگ دلی را به خندهٔ چو شکر
ز پستهٔ دهن خویشتن نشان چه دهی؟

چو نرگس تو ز بیداد خون خلق بریخت
تو تیر غمزه به ابروی چون کمان چه دهی؟

بنفشه را چو زبان بر کشیده ای ز قفا
به خیره سوسن پر فتنه را امان چه دهی؟

چو طوطی لب لعل تو در حدیث آمد
به هرزه بلبل شوریده را زبان چه دهی؟

اگر نه همچو فلک تند خوی و بد مهری
مراد دشمن و تشویق دوستان چه دهی؟

بر آستان تو بگریستم به طیره شدی
که باز رحمت این خاک آستان چه دهی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.