۳۴۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۹۶

چو آتشست به گرمی هوای تابستان
بده دو کاسه ازان آب لعل، یا بستان

هوای عشق و هوای می و هوای تموز
سه آتشند، که خواری کنند با مستان

بیار شیره و پرکن شراب و نقل بنه
بریز سوسن و گل بر در سرا بستان

ز هر حدیث به آواز مطربی کن گوش
که عندلیب ز مرغول او برد دستان

ز دست لاله جبینی شراب گیر به دست
که عقل سر بنهد، چون برون کند دستان

من و محبت خوبان ز عهد مهد ازل
دو کودکیم که خوردیم شیر یک پستان

در آن زمان که زما دادها ستانی باز
نشاط عشق، خدایا، ز اوحدی مستان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.