۳۱۰ بار خوانده شده
صبری کنیم تا ستم او چه میکند؟
با این دل شکسته غم او چه میکند؟
هر کس علاج درد دلی میکنند و ما
دم در کشیده تا الم او چه میکند؟
در دست ما چو نیست عنان ارادتی
بگذاشتیم تا کرم او چه میکند؟
ای بخت من، به دست من انداز دامنش
وین سر ببین که: در قدم او چه میکند؟
عیسی دمست یار، مرا پیش او بکش
وآنگه نگاه کن که: دم او چه میکند؟
یک ره به پیش دیدهٔ من نام او ببر
وز گریه بین که اشک و نم او چه میکند
در حیرتم ز مدعی نادرست مهر
تا مهر عشق بر درم او چه میکند؟
خورشید را چو نیست در آن آستانه بار
گویی نسیم در حرم او چه میکند؟
این دوستان نگر که: نگفتند:اوحدی
با هجر بیش و وصل کم او چه میکند؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
با این دل شکسته غم او چه میکند؟
هر کس علاج درد دلی میکنند و ما
دم در کشیده تا الم او چه میکند؟
در دست ما چو نیست عنان ارادتی
بگذاشتیم تا کرم او چه میکند؟
ای بخت من، به دست من انداز دامنش
وین سر ببین که: در قدم او چه میکند؟
عیسی دمست یار، مرا پیش او بکش
وآنگه نگاه کن که: دم او چه میکند؟
یک ره به پیش دیدهٔ من نام او ببر
وز گریه بین که اشک و نم او چه میکند
در حیرتم ز مدعی نادرست مهر
تا مهر عشق بر درم او چه میکند؟
خورشید را چو نیست در آن آستانه بار
گویی نسیم در حرم او چه میکند؟
این دوستان نگر که: نگفتند:اوحدی
با هجر بیش و وصل کم او چه میکند؟
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.