۲۸۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۵

پرسش خسته‌ای روا باشد
که درین درد بی‌دوا باشد

بنماید ترا، چنانکه تویی
اگر آیینه را صفا باشد

بی‌قفا روی نیست در خارج
وندر آیینه بی‌قفا باشد

اندر آیینه هیچ ننماید
که نه آیین شهر ما باشد

در صفا نیست صورت دوری
دوری از ظلمت هوا باشد

این جدایی ز کندی روشست
روش عارفان جدا باشد

از ختایی خطت اگر دویی است
این دوبینی ازین خطا باشد

نشود اوحدی ز مهرش دور
تا ازو ذره‌ای بجا باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.